June 28, 2013

تیرگان سیزدهم تیر - چهارم جولای

تیرگان
سیزدهم تیر - چهارم جولای

نخستین ماه از فصل تابستان، تیر، یا الهه باران نام دارد. تیر از کلمه پهلوی تیشتر و کلمه تیشترایا در اوستا گرفته شده است. تیرگان در سیزدهم ماه تیر، جشن گرفته می شود. نام گذاری روزهائی خاص از ماه های ایرانی مانند خرداد و تیر، با تأکید بر روی نام الهگان آب یا باران، در گذشته، یادآور اهمیت حیاتی این مایع گرانبها و وابستگی کشاورزان و اجتماعات کهن بشری به آب می باشد. آنان با برگزاری مراسم تیرگان، ترس و اضطراب خود را از خشکسالی و قحطی، با جشن و نیایش آب، تسکین می دادند.



درباره جشن تیرگان، دو روایت وجود دارد: یکی نبرد فرشته باران یا تیشتر، به شکل اسب زیبای سفید زرین گوش، با دیو خشکسالی و ترسناک «اپوش» است که به یاری آفریدگار بر اهریمن خشکسالی پیروز می‌گردد و آب‌ها بی مانعی به مزرعه‌ها و چراگاه‌ها جاری می شوند. ایرانیان این پیروزی را که در روز سیزدهم تیر ماه، رخ داد، جشن گرفتند.

روایت دوم در باره تیرگان، به یکی از مهمترین وقایع اسطوره ای ایران؛ جنگ طولانی مدت میان همسایگان اسطوره ای ایران و توران و آغاز صلح، با پرتاب تیر آرش و تعیین مرز ایران و توران بازمی گردد. صلحی میان افراسیاب پادشاه توران و منوچهر، شاه ایران، که با مذاکره، گفت و گو و بستن معاهده، به دست آمد.

بنابراین، انگیزه جشن و سرور میان مردم کهن، هنگام فرارسیدن تیرگان، یکی به دلیل شادبخشی و قدردانی از نعمت و فراوانی آب و دیگری به علت دستیابی به صلحی پایدار و بدون خونریزی میان مردم بود.
متأسفانه امروزه کمتر به تمرکز صلح در تیرگان توجه می شود. حال آن که اگر ما خواهان آن باشیم که فرهنگ ایرانی را از خشونت و جنگ به فرهنگ خشونت پرهیزی و صلح، تغییر دهیم، باید برگزاری جشن صلح را بیآموزیم و تمرین کنیم. فرهنگ خشونت پرهیزی هنگامی درونی انسان خواهد شد که بتواند صلح را از طریق عمل و رفتارهای نمادین یاد گرفته و بکار گیرد. برگزاری جشن تیرگان همانند نوروز و سایر جشن های ایرانی، فارغ از باورهای مذهبی، ابزار و عملی نمادین برای خشونت پرهیزی و بازگرداندن صلح و دوستی به زندگی است. همان گونه که تیرگان در روزگاری دور نشانگر صلح میان دو ملت همسایه بوده است، امروزه نیز می تواند بوجود آورنده صلح در میان دو جامعه یا دو خانوار باشد.
در گذشته های دور، همسایگان همانند یک فامیل، با هم در ارتباط بودند. در خوشی و ناخوشی، در جشن و عزاداری، در غم و شادی یکدیگر سهیم می شدند. پیوندهائی که امروزه به علت زندگی صنعتی شده و فرهنگ شهرنشینی، از هم گسسته شده است.

شناخت و ایجاد ارتباط میان همسایگان، میل به بهتر کردن محیط زیست، مدارس، دولت های محلی را بیشتر کرده و در غایت می تواند راه حصول به دمکراسی را فراهم کند. بعلاوه همان فضای مهربانی، که معمولن در ایام نوروز حاصل می شود، با برپائی جشن تیرگان، می تواند شعله ور گشته و چون سایر جشن های ایرانی به نمادی از خشونت پرهیزی و در غایت امکان دست یابی به آرزوی حقوق بشر و دمکراسی را فراهم کند.

مادامی که حکومت فعلی ایران، نفرت، خشم و دشمنی را در کشورهای مختلف خاورمیانه حمایت می کند، ایرانیان بویژه ایرانیان خارج از کشور، می توانند با برگزاری جشن تیرگان به جهانیان پیغام دهند که ما خواهان صلح و خشونت پرهیزی در میان همسایگان منطقه هستیم. این عمل نمادین که در خود نوعی رفراندم ملی برای تغییر فرهنگ را داراست، می تواند به عنوان نافرمانی مدنی و تهدیدی علیه مشروعیت نظام جمهوری اسلامی نیز بکار رود. گسترش برگزاری این مراسم و القاء پیام درون آنها چه بسا ژرف تر و قدرتمندتر از ریختن رأی در صندوق ها باشد. اجرای این مراسم می تواند یک فرد بظاهر شکست خورده و منفعل را به شهروندی زنده و فعال تبدیل کند.

در جولای 2011، چندین جوان ایرانی در فیسبوکی، مردم را به آمدن در پارکی در تهران برای رسم محبوب آنان، آبپاشی به یکدیگر، دعوت کردند و تیرگان را جشن گرفتند. ممانعت نیروهای امنیتی از این عمل ساده، نشانگر وحشت حکومت از تجمعات مردم و برقراری صلح و دوستی میان آنان است.

No comments: